اخراجی ها ۳ در ادامه دو فیلم قبلی روندی تکرار شده دارد و این نکته را می توان بیش از همه در فصل انتهایی فیلم که با شعر و سرود به پایان می رسد مشاهده نمود. سکانس پایانی در اخراجی ها ۲ نیز با خواندن سرودی جمعی ای ایران به اتمام رسید با این تفاوت که لااقل حس وطن پرستی در آن موج می زد و این بار و در این فیلم اگر مفهومی نیز وجود داشت، در پشت آن همه هیاهو و خواندن سرود پنهان شده بود; به واقع لزومی بر اجرای چنین صحنه ای نبود چرا که انتقال اندیشه جنگ و فداکاری رزمندگان برای این مرز و بوم آن قدرها هم رنگ نباخته است تا نیازی به نمایش چنین تصاویر برای کشاندن مخاطبان به سالن سینماها باشد. آنچه که در انتها از این بخش باقی ماند، خروج تماشاگران از سالن در هنگام پخش چنین نماهایی بود که بی شک حاصل بی تدبیری و کم تاثیر بودن این صحنه است.
البته با توجه به بهره گیری اکثر کارگردان ها از موضوعات اجتماعی، ایرادی بر حساسیت های کارگردان به مسائل اجتماعی و حواشی برخاسته از آن نیست اما مهم ترین نکته مربوط به روایت فیلم است که از ساختار منسجمی برخوردار نیست و مفهوم اصلی اثر در کنار حاشیه های اتفاق افتاده در اجتماع، این فیلم را که می توانست بخش دیگری از وقایع زمان جنگ را حتی با زبان طنز مقابل روی بیننده قرار دهد، به اثری سیاسی و آشفته تبدیل نموده است. این امتیاز برای دو فیلم قبلی کارگردان این فیلم (مسعود ده نمکی) وجود داشت که حداقل از روایت بهره ای گرفته بود و مخاطب عام به واسطه قصه پردازی شکل گرفته در درون فیلم به سمت و سوی آن جذب می شد.
در این فیلم مخاطب میان اندیشه های کارگردان با واقعیت های موجود و همچنین افکار شکل گرفته در ذهن خود سرگردان مانده است و حتی جنبه های سرگرم کننده ای مثل شیرین کاری های امین حیایی با استفاده از گفته های نمادین نیز نتوانسته جایگاه مناسبی را برای ارزش های نهان در فیلم فراهم نماید. روایت اصلی فیلم مربوط به زمان جنگ است در حالی که با اتفاقات روز ترکیب شده است و به جای آن که حلقه ای ارتباطی میان این دو مقطع به وجود آورد، در پی بیان حاشیه های سیاسی اخیر در جامعه ایران است به طوری که ابراز عقایدی درباره این حواشی باید به قدری جذاب و گیرا باشد که هر بیننده ای را وادار به تماشا کند نه این که با استفاده از موسیقی و به کارگیری شخصیت های بی شمار در صدد جلب تماشاگر باشد; از این وجه پل ارتباطی بین بیننده و فیلم، موضوع انتخابات است نه قصه و با این وصف نوشته فیلم در همان طرح اولیه باقی مانده است و روایت شگفت انگیزی را به نمایش نمی گذارد.
کلیت فیلم با استفاده از نمادها شکل گرفته و کاندیدا شدن حاج گرینف و مهندس دباغ با رنگ های آبی و قرمز و در کنار آنها کاندیدای دیگری با اندیشه های انقلابی این گستره نمادها را وجهی غالب بخشیده است و نکته جالب آنکه حتی نمادها در پس زمینه رنگی بر روی اسامی تیتراژ فیلم نیز به خوبی نمایان است. ضعف دیگر اخراجی ها ۳ را می توان در نوع کارگردانی ده نمکی جستجو کرد که داستان شخصیت های اخراجی را به گونه ای به زمان حال آورده که قصه ای درست از آنها تعریف نمی کند و وضعیت کنونی آنان را در حال حاضر به درستی بازتاب نمی دهد. آنچه برشمردیم باعث شده تا مخاطب نه به خاطر درونمایه قصه بلکه به علت جذابیت های ظاهری که حتی از لحاظ سینمایی، استانداردها را نیز رعایت نکرده است به تماشای فیلم بنشیند.
از این وجه ماجرای حاج گرینف و مهندس دباغ همخوانی درستی با ماجرای جانبازان و بازماندگان جنگ پیدا نکرده و همین مساله تمرکز مخاطب در هنگام دیدن اثر را تا حدودی تحت الشعاع قرار داده است; مثلا فصلی از نمایش آسایشگاه جانبازان و اصرار آن دو رزمنده برای گفتن حقایقی از جنگ که می توانست تاثیرگذارتر باشد، تبدیل به قطعه ای کوتاه شده است که با سرعت عبور می کند و بیننده را غافل از تمام ماجراها نگه می دارد.
نتیجه گیری در این فیلم نیز چندان محکم نیست و گاهی به خندیدن بی دلیل مخاطبان بسنده می نماید ومخاطب در پایان نمی داند که باید چه برداشتی از این همه حاشیه ناتمام داشته باشد و هدف متن و کارگردان از اعمال این لحظه ها و دلیل حضور شخصیت های بسیار در این فیلم چیست. شاید بخشی از این حضور پر تعداد افراد در آثار ده نمکی را بتوان به سابقه مستند سازی وی نسبت داد که با پرداخت تصویری معضلات اجتماعی در گذشته شکل گرفته است; مثلا مستند فقروفحشا که شهرت و آوازه ای را برای مسعود ده نمکی به همراه داشت.
با توجه به همین پیشینه، شاهد شکلی مستندگون در مجموعه اخراجی ها از ابتدا تاکنون بوده ایم و ده نمکی با این ترفند صفوفی طولانی از حضور تماشاگران را در مقابل گیشه های سینما تشکیل داده است. فارغ از این مباحث، فیلم از لحاظ فنی و تکنیکی هم حرفی برای گفتن ندارد و بیشتر به ساختار سریال سازی نزدیک است تا شکل و شمایل سینمایی; حتی بازی بازیگران نیز در همان شکل اولیه باقی مانده است و به دلیل تکرار بعضی الفاظ توسط بازیگران که سعی در ایجاد خنده داشته است، جذابیتی ندارد.
در پایان می توان گفت فیلم اخراجی ها ۳ بازهم روندی گیشه ای را طی کرده است; موضوع یک عکس، یک خاطره که در فیلم از آن سخنی به میان می آید، در بین انبوهی از افکار مختلف که تهاجم فرهنگی و تاثیر روزنامه ها را دربرمی گیرد، پنهان شده است و مخاطب بیشتر به دلیل حساسیت موضوع به تماشای این فیلم می شتابد.
روزنامه مردم سالاری
( www.mardomsalari.com )
وبلاگ برتر در تاپ بلاگر
نظرات شما عزیزان: